در مورد اشتراک میان اسلام و دو دین یهودیت و مسیحیت باید گفت که هر چند منابع مشترکی میان این دو وجود ندارد و چه بسا برخی از احکام یهودیت و مسیحیت برای مسلمانان نسخ شده است؛ اما وجود منشأ واحد قانونگذاری؛ یعنی شارع (خدا) تضمین میکند که دستورالعملهای نجاتبخش برای نوع انسان در بیشتر موارد یکسان باشد.
هر چند درباره دین دیدگاههای مختلفی وجود دارد که از آدم تا خاتم دین فقط همان دین اسلام است یا دین اسلام از ادیان دیگر چون مسیحیت و یهودیت جدا است؛ اما باید اذعان کرد که احکام شرعی در میان سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام در بیشتر موارد مشترک هستند، زیرا خداوند یک مسیر را بهعنوان دین برای تربیت و پرورش انسانها در نظر گرفته است. محدثه معینیفر، دانشآموخته دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) در یادداشتی که در اختیار ایکنای قزوین قرار داده طی سه شماره به موضوع «روزه در ادیان ابراهیمی» پرداخته است که نخستین شماره از این یادداشت تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.
دلیل اشتراک میان مسیحیت و یهودیت که روشن است، زیرا عهد عتیق بهعنوان بخشی از منابع قانونگذاری دین یهود با دین مسیحیت مشترک است و در کنار عهد جدید، منبع قانونگذاری در دین مسیحیت بهشمار میرود.
در مورد اشتراک میان اسلام و دو دین دیگر هم باید اذعان کرد که هر چند منابع مشترکی میان این دو وجود ندارد و چه بسا برخی از احکام یهودیت و مسیحیت برای مسلمانان نسخ شده است؛ اما وجود منشأ واحد قانونگذاری؛ یعنی شارع (خدا) تضمین میکند که دستورالعملهای نجاتبخش برای نوع انسان در بیشتر موارد یکسان باشد و اگر تفاوتی وجود دارد، به حسب شرایط مکانی و زمانی مخاطب در هر عصر خواهد بود. برای آشکار شدن بحث، به یک نمونه از این اشتراک اشاره میشود:
احکام فقهی تکلیفی در اسلام به ۵ دسته حرام، واجب، مستحب، مکروه و مباح تقسیم میشود و همین تقسیم، در منابع دین یهود نیز قابل رؤیت است. احکام دین یهود نیز به پنج دسته تقسیم میشوند:
۱- احکامی که برای مکلف، انجام آن واجب است. (mitzvah chiuvi) (چیووی میصوا)
۲- احکامی که توصیه میشوند اما واجب نیستند. (mitzvah Kiyumi) (کیومی میصوا)
۳- احکامی که جایز است. (mutar) (میوتر)
۴- احکامی که منع میشوند، ولی ممنوع نیستند. (bituL mitzvah) (بیتول میصوا)
۵- احکامی که ممنوعاند. (assur) (اشور)
در دین یهود الزامات اخلاقی هم درجه الزامات حقوقی و قانونی است و دو حوزه مجزا به حساب نمیآیند. پس از طرح این مقدمه لازم است بحث را در موضوع اصلی این نوشتار؛ یعنی روزه پیش بگیریم:
روزه در اسلام
روزه از جایگاه بسیار مهمی در اسلام برخوردار است؛ به گونهای که در قرآن کریم فهرستی از آیات در ارتباط با آن وجود دارد؛ مانند آیات ۱۸۳، ۱۸۴، ۱۸۵، ۱۸۷ و ۱۹۶ سوره بقره، ۱۱۲ توبه، ۳ و ۴ مجادله، ۸۹ و ۹۵ مائده و ۹۲ نسا. البته حکم وجوب این فریضه الهی از آیه ۱۸۳ سوره بقره بهدست میآید؛ در حالی که برخی مفسران این آیه را به همراه دو آیه بعدی بهعنوان دلیل وجوب روزه معرفی میکنند. چند نکته از این آیه قابل برداشت است:
نخست، روزه بر تمامی مسلمانان اعم از مؤمن، منافق، گمراه و غیره واجب شده است. پس هر کس که اسلام را پذیرفته است، گرفتن روزه بر او واجب است.
دوم، براساس روایات، بیان این آیه به گونهای است که مشقت ناشی از روزه را برای مسلمانان بکاهد.
سوم، بیان حکم وجوب روزه بر پیروان شریعتهای قبل از اسلام برای این در این آیه تصریح شده است تا مشقت حاصل از آن را بکاهد و در عین حال، آمادگی ذهنی لازم را برای پذیرش این حکم الهی در آن به وجود آورد.
چهارم، با توجه به بخش پایانی آیه میتوان اذعان کرد که فلسفه روزه طبق این آیه، پرورش تقوا و پرهیزکاری در انسان است.
در اسلام، روزه به معنای امساک از خوردن و نوشیدن و برخی کارهای دیگر از اذان صبح تا اذان مغرب، با هدف اطاعت از خداوند است. از نظر فقهی نیز روزه واجب از واجبات موقت است که در محدوده زمانی خاصی باید انجام شود. روزه عملی عبادی است و عبادت بالمعنی الاخص است و از ارکان دین اسلام بهشمار میرود.
روزه بر چهار قسم واجب، مستحب، مکروه و حرام بوده و روزه ماه مبارک رمضان از روزههای واجب بهشمار میرود؛ این درحالی است که روزه در ادیان گذشته از واجبات دینی بهشمار میرفته است. روزه آثار بسیار زیادی بر روح و جسم انسان دارد و از این رو، در منابع دینی به آن توصیه فراوان شده است.
ثبت دیدگاه