حدیث روز
امام صادق (ع) می فرماید : هر كس در ماه رمضان صدقه اى بدهد ، خداوندْ هفتاد نوع بلا را از او بر مى گرداند. ثواب الأعمال : ص ١٧١ ح ١٩

چهارشنبه, ۳ مرداد , ۱۴۰۳ Wednesday, 24 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 3753 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 145×
صفحه اصلی » گروه » دسته‌بندی نشده
شریعتی: خلوتمان با خودمان خیلی کم شده‌ است/ بهترین خاطره مجری «ماه من» از سحرهای رمضان
  • ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت: 22:14
  • شناسه : 15063
    بازدید 29
    0

    خلوتمان با خودمان خیلی کم شده‌است. در گذشته زندگی‌ها این‌گونه نبود. برای همین است که حالمان مثل آن سال‌ها خوب نیست. احساس می‌کنم در سال‌های دور و زمانی که کودک یا نوجوان بودیم، مردم خیلی چیزها را سخت نمی‌گرفتند. نجم‌الدین شریعتی را بیشتر با برنامه سمت خدا می‌شناسیم. او اما چند سالی است اجرای برنامه […]

    پ
    پ

    خلوتمان با خودمان خیلی کم شده‌است. در گذشته زندگی‌ها این‌گونه نبود. برای همین است که حالمان مثل آن سال‌ها خوب نیست. احساس می‌کنم در سال‌های دور و زمانی که کودک یا نوجوان بودیم، مردم خیلی چیزها را سخت نمی‌گرفتند.

    نجم‌الدین شریعتی را بیشتر با برنامه سمت خدا می‌شناسیم. او اما چند سالی است اجرای برنامه سحر شبکه سه یعنی ماه‌من را هم برعهده دارد.

    او در گفت‌و‌گو با روزنامه جام جم درباره حضورش در برنامه و اجرای متفاوت آن نکاتی را ارائه کرد:

    معمولا مقابل مجری‌ها یک مانیتور هست که می‌توانند از آن طریق تمرکز بیشتری روی اجرای خود داشته‌باشند اما در این برنامه شما صرفا با تجربه‌ای که در این زمینه دارید اجرا می‌کنید. برایتان سخت نیست؟ به‌خصوص اجرای برنامه سحرگاهی و اصولا بیدار شدن در دل شب برایتان سخت نیست؟

    خیلی سخت است و در کل اجرای برنامه سحرگاهی سخت است. اصلا بیداری و بی‌خوابی سخت است(می‌خندد).

    پس باید شما اجرای برنامه‌های افطار را بپذیرید تا برنامه‌های سحر.

    اجرای برنامه افطار که خیلی راحت‌تر است اما سحر من خواب هستم و هم این‌که برنامه‌هایم به‌هم می‌ریزد. از طرفی ظهر هم اجرای برنامه سمت خدا را دارم. با این حال لطف خدا و دعای خیر مردم شامل حالم شده و این چهارمین سالی است که اجرای این برنامه را برعهده دارم. با وجود این‌که روزهای اول سخت است ولی حال و هوای خوبی دارد. البته از نیمه دوم به بعد و این‌که روزهای پایانی نزدیک می‌شود، دلتنگی آدم هم بیشتر می‌شود. حس این‌که این ماه دارد تمام می‌شود آدم را دلتنگ می‌کند. این را بدون اغراق می‌گویم که البته بزرگان‌مان هم گفته‌اند در عالم، وقت سحر خبرهایی است و همه اتفاقات در دل سحر است و در ماه رمضان در این زمان بیدار هستیم و درکش می‌کنیم. این خیلی حس خوبی است.

    با توجه به نکته‌ای که گفتید، از سحرهای ماه رمضان دوران کودکی‌تان هم خاطره‌ای دارید؟ همان دورانی که خانواده‌ها در وقت سحر کنار هم جمع می‌شدند و حتی بچه‌هایی هم که روزه نمی‌گرفتند در این جمع حضور داشتند.

    خیلی حس و حال خوبی بود. یکی از بهترین خاطرات من از ماه رمضان و وقت سحر مربوط به زمانی است که مادربزرگم چندسالی تنها بود و من با ایشان زندگی می‌کردم. البته منزل ما به منزل مادربزرگم نزدیک بود. مادربزرگم نمی‌توانست روزه بگیرد اما چون خیلی اهل دل بود و حال خوشی داشت، آن حال خوش به من هم منتقل می‌شد. هر دو  سحر بیدار می‌شدیم و برایم سحری آماده می‌کرد و هر دو تا اذان صبح با هم می‌نشستیم. مادربزرگ نماز می‌خواند و می‌خوابید. من هم چند دقیقه‌ای می‌خوابیدم و بعد برای مدرسه رفتن آماده می‌شدم. یکی از لذت‌بخش‌ترین خاطرات من از ماه مبارک همین سحرهای دونفره من و مادربزرگ بود و یکی از خاطرات شیرین آن دوران ماندن در صف نانوایی بود. یادم هست صف‌های نانوایی در آن سال‌ها نزدیک افطار خیلی شلوغ بود.

    به هر حال تعداد نانوایی‌ها کمتر از امروز بود و همین باعث می‌شد ساعت‌ها قبل از افطار همه در صف نانوایی همدیگر را ببینند.

    بله تعدادشان کمتر بود و نانوایی‌ها ماشینی نشده‌بودند. یادم هست ما دو ساعت در صف نانوایی می‌ماندیم تا برای افطار نان تازه و گرم بخوریم.

    حال و هوای آن سال‌ها اصلا با این روزها قابل مقایسه نیست.

    بله. هر چقدر ورودی‌های زندگی ما شلوغ‌تر می‌شود، این حس و حال کمتر می‌شود. به‌نظرم سحر یک فرصت ناب و بی‌نظیر برای بازگشت به همان دوران است. خلوت سحر باعث می‌شود به خودمان برگردیم. ما از خودمان خیلی دور شده‌ایم. ماه مبارک مخصوصا در دل شب این فرصت را به ما می‌دهد و همین است که زندگی را متحول کرده و حال دل آدم را خوب می‌کند و ۱۱ ماه دیگر با هر آنچه در این یک ماه اندوخته‌ای زندگی می‌کنی. خیلی شلوغ شده‌ایم. رسانه‌ها و فضای مجازی، خیابان‌ها، مردم، دوستان و رفقا همه اینها هجمه‌هایی است که به سمت دل ما می‌آیند.

    یعنی خلوتمان با خودمان کم شده‌است و درگیر روزمرگی‌ها شده‌ایم.

    بله خلوتمان با خودمان خیلی کم شده‌است. در گذشته زندگی‌ها این‌گونه نبود. برای همین است که حالمان مثل آن سال‌ها خوب نیست. احساس می‌کنم در سال‌های دور و زمانی که کودک یا نوجوان بودیم، مردم خیلی چیزها را سخت نمی‌گرفتند. همه چیز ساده بود. مردم، خود واقعی‌شان بودند. الان یک مقدار دور شده‌ایم که بخشی از آن به زمانه برمی‌گردد که بالاخره اقتضای زمان است و جزو نقص‌های زمانه ما نیست. ما خودمان باید مدیریت کنیم. اگر خودت را رها کنی و همراه این موج بروی، غرق می‌شوی.

    آرامشی که شما در اجرایتان دارید با وجود دغدغه‌های روزمره زندگی، به خاطر همین درست مدیریت کردن است

    بخشی از آن حتما لطف خداست و بخشی دیگر همین است. خیلی حواسم هست هر چیزی را وارد قلب و وجودم نکنم. یعنی سعی می‌کنم خیلی چیزها را غربال کنم.

    آیا توانسته‌ایدحس خوبی را که در زندگی دارید به فرزندتان هم منتقل کنید؟

    بله اما این‌که چقدر نسل جدید پذیرش داشته‌باشد، خودش یک مساله است.

    با توجه به این‌که از زمان ورودتان به استودیو مدام جلوی دوربین هستید و آیتم‌های مختلف را اجرا می‌کنید، چه زمانی فرصت می‌کنید سحری بخورید؟

    (می خندد). اتفاقا برای خیلی‌ها جای سوال است که من چه زمانی سحری می‌خورم. باید بگویم من در خانه سحری می‌خورم. چون تجربه به من نشان داده آخرش گرسنه برمی‌گردم. به همین دلیل ساعت ۱۱ می‌خوابم و بعد سحری مختصری می‌خورم و به برنامه می‌آیم. اینجا هم اگر برسم تکمیل می‌کنم وگرنه فقط چای و خرما می‌خورم. البته خدا مدد می‌کند و توان می‌دهد. اصلا در این ماه روح آدم‌ها قوت و قدرتی پیدا می‌کند که وصف شدنی نیست.

    یکی از نکاتی که نظر بیننده را جلب می‌کند آرامش شما در اجرای برنامه سمت خداست. البته تفاوت‌هایی هم در اجرای این دو برنامه دارید. چطور سعی می‌کنید هم سبک اجرای خودتان را حفظ کنید و هم متفاوت اجرا کنید؟

    اولین سالی که اجرای برنامه سحر را شروع کردیم، یک مقدار از این کار پرهیز داشتم و شاید تا سه چهار روز متحیر بودم که ببینم چه کار کنم. نگاهم این بود که پرش فاحشی از اجرای سمت خدا نداشته‌باشم؛ چون مخاطب روز من را می‌بیند و سحر هم با مردم هستم. البته اجرای هر دو برنامه متفاوت است. چون در سمت خدا بیشتر کلاس درس است و یاد می‌گیریم اما در اینجا نقش اجرای من پررنگ‌تر است.

    با آن برنامه شما را بیشتر می‌شناسند. اجرای شما در این برنامه هم به همان قدر دیده شده‌است؟

    به هر حال ۱۴ سال است من سمت خدا را روی آنتن دارم. این برنامه هم زمان می‌برد.

    درباره این برنامه، شوخی‌های بسیاری با شما می‌کنند. ناراحت نمی‌شوید؟

    (می خندد). هر جا که سوژه کم می‌آورند با من شوخی می‌کنند. نه ناراحت نمی‌شوم. اگر مردم با این شوخی‌ها خوشحال می‌شوند، اشکالی ندارد. من هم ناراحت نمی‌شوم. زمانی آقای قرائتی گفت: کسی من را دید و گفت من پشت سر شما حرف زدم، حلالم کنید. ایشان هم در جواب گفته‌بود ما این قدر در روز قیامت گیر هستیم که شما گیر من یکی نباش. می‌خواهم بگویم گاهی تلخی به سمت مردم می‌رود که با همین شوخی‌ها لبخند می‌زنند و اشکالی ندارد.

    در برخورد با خودتان هم در کنار فضای مجازی با شما شوخی می‌کنند؟

    بله. مردم خیلی خوب هستند و آنقدر به من لطف دارند که نمی‌توانم حق مطلب را ادا کنم. به همین دلیل از شوخی های‌شان ناراحت نمی‌شوم.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.