انتقال مفهوم «رمضان» برای کودکانی که تازه به سن تکلیف رسیدهاند از دغدغههای والدین است. مجله مهر با فعال حوزه تربیت دینی کودکان در این زمینه گفتوگو داشته است.
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله- محدث تکفلاح: بسیاری از نوجوانان امسال برای اولین بار روزهداری ماه مبارک رمضان را تجربه میکنند. امساک از خوردن و آشامیدن در روزهای طولانی و گرم بهار ممکن است دشوار به نظر برسد اما شوق برخورداری از لطف بی منتهای الهی در این ماه، انگیزه همه افراد از جمله نوجوانان و کودکان روزه اولی را برای روزه داری صد چندان میکند. همین روزه اولیها و مخصوصاً دخترهای نه ساله که امسال باید روزه بگیرند و والدین عزیز، باید ترفندهایی برای شادابی و انرژی گرفتن بچهها به کار ببرند تا ماه رمضان امسال، هم نشاط و معنویت بچهها حفظ شود و هم سلامتشان به خطر نیافتد. این سوال پیش میآید که چه کنیم که در روزهای بلندِ این ماه، بچهها راحت روزه بگیرند و کمتر اذیت شوند؟ حجتالاسلام احمدرضا اعلایی (عمو روحانی) فعال حوزه تربیت کودک در این موضوع با خبرنگار مهر گفتوگو کرد.
بچهها دوست دارند روزه را تقلید کنند
اتفاقی که در مناسبتها میافتد این است که یک ظرف زمان و مکانی به صورت ناخودآگاه به وجود میآید که در همه شهر و رسانه و اطراف کودک دیده میشود که در نوع سبک زندگیها مؤثر است. در این شرایط خود بچهها (حتی ۴-۵ سالهها) را که میبینید میگویند که (الکی) ما روزهایم. یا پسرهای دوم و سوم دبستانی را میبینیم که غذا نمیخورند و میگویند که چون بقیه روزهاند ما نمیخوریم و ما روزهایم. در حالی که کسی هم به آنها توضیح نداده است، ولی همین بستر روزهداری و محیطی که در آن هستند و علاقه بچهها به الگو گرفتن باعث میشود که آنها از این الگو تبعیت کنند.
روزه برای بچهها یک چیز خاص است. در نگاه بچهها روزه یک کار ویژهای است که فقط آدم بزرگها انجام میدهند. بچهها احساس میکنند که اگر آنها هم روزه بگیرند، خیلی خاص میشوند و بزرگ نمایش داده میشوند. به همین خاطر سعی میکنند که روزه را تقلید کنند. این را باید غنیمت شمرد و در سن قبل از تکلیف که هنوز این کار اجبار نشده برایشان و انتخاب خود آنهاست باید از سمت ما محترم شمرده شود و مهم در نظر گرفته شود.
دقت کنید! متأسفانه ما خانوادههایی را میبینیم که با این مطلب میجنگند. به بچه میگویند: «تو که هنوز بهت واجب نشده» «تو هنوز زوده برات» «تو هنوز نمی تونی روزه بگیری» و.. در شرایطی که بچه میتواند روزه بگیرد. و جلوی روزه گرفتنش را میگیرند و این اصلاً کار خوبی نیست.
در روایت داریم که بچهها را در ۸ سالگی توصیه کنید به روزهداری. حتی وقتی کودکی پیش معصوم میآید و میگوید که روزه نگرفته، معصوم تعجب میکنند و مذمت میکنند و میفرمایند که یک روز در میان روزه بگیرد. این خودش نشان دهنده این است که بچهها قبل از اینکه به سن تکلیف برسند باید تمرین کرده باشند و باید عادت کرده باشند و در آن سنین ویژگیای که بچهها دارند این است که با علاقه خودشان انتخاب کرده باشند و این خصلت، کار را جلو میاندازند.
بستر را فراهم کنیم
بیشتر از اینکه برای بچهها توضیح دهیم و شناخت ایجاد کنیم برایشان در این مورد، باید محیط و بستر را فراهم کنیم، برای اینکه بچهها همراه شوند. یکسری از فضاها هستند مثل سحر و افطار. ما میگوئیم که این فضاهایی است که باید بچهها را در این فضا همراه کرد. بچههایی که میتوانند بیدار شوند و یا بچههای ۷-۸ ساله را برای سحری بیدار کنیم، سحر بخورند و اگر میبینیم اگر هر روز را روزه بگیرند، اذیت میشوند و نمیتوانند، بعضی از روزهها را کله گنجشکی بگیرند. یا مثلاً بچههایی که ضعیفترند و سن کمتری دارند، در ماه رمضان چند روز فقط روزه بگیرند. بعد از گذشت مدت زمان، برایشان یک روز در میان قرار روزه بگذاریم و به مرور به عادت تبدیل شود و به سیستم روزه داری عادت کنند و برایشان جا بیافتد که این مسئله روزه گرفتن جز وظایفشان هست. هیچکدام از این موارد با توضیح دادن برآورده نمیشود.
خود قرآن هم بهعنوان مرجع و منبع موضوعات دین، در آیاتش خیلی روزه را برای ما باز نمیکند. فقط میگوید: «کتب علیکم الصیام» یعنی «برای شما روزه داری را واجب کردیم.» خدا گفته که در ماه رمضان روزه بگیرید و ما هم باید اطاعت کنیم. در روایات آمده در مورد گرسنگی و فلسفه روزه گرفتن، اینکه روزه یاد فقراست و از آدمهای ضعیف و کم بضاعت برایمان حرف میزند. آدم خودساخته میشود و روزه خودش یک سپر است برای انسان. ولی هیچکدام از اینها آن هدف اصلی نیست، مخصوصاً برای بچهها راهبرد اصلی اینها نیست. همان نکته ایست که ذکر شد.
برنامه را تنظیم کنیم
به خصوص برای دختران روزه اولی این مهم است که ساعت خواب و بیداریشان را تنظیم کنیم، بالاخص در روزهای بلند سال. در روزهای ماه رمضان امسال که همین شرایط هم هست، به خصوص که مدرسهها هم باز شده است، اگر ممکن باشد بهتر است بچهها ساعتهای شب را تا زمان بیشتری (نسبت به روزهای عادی) بیدار بمانند و حتماً سحر را بیدار باشند و طی این زمان بیداری، تغذیه مناسب مثل مایعات کافی و سبزیجات و غذا و میوه و… بخورند. از طرفی بعد از ظهرها هم بخوابند تا دم افطار، نزدیک افطار هم بیدار شوند. این خودش کمک میکند به بچهها کمتر فشار بیاید. در ایام ماه مبارک رمضان، برنامههای ورزشی و فعالیتهای بدنی و فیزیکی که باعث میشود به بچهها فشار بیاید را سعی کنیم کمتر داشته باشیم.
در مدرسهای که مشغول هستیم، برنامه دانشآموزان را بهگونهای تنظیم کردیم که صبحها دیرتر به مدرسه بیایند. اگر مدارس بتوانند شروع کلاسها را دیرتر داشته باشند تا بچهها شب را راحت تر بیدار بمانند و صبح دیرتر بیدار شوند خوب است. از طرف دیگر بچهها بعد از ظهر هم یک زمان خوبی دارند که استراحت کنند. بار تکلیف و کارهایی که معمولاً برای بعد از مدرسه داده میشود، اگر مدرسه سبک تر کند بسیار کمک کننده است که همه به تدبیر مدارس و آموزش و پرورش برمیگردد.
رمضان جذابتر
برنامه افطار و غذا و سحر و اینها را به گونهای بچینیم که غذای مورد علاقه بچهها باشد و به حضور سر سفره سحر و افطار رغبت داشته باشند. خواهرزادهای دارم که علاقه زیادی به غذا داشت. بعد از ظهرها نزدیک افطار زمان زیادی میگذاشت برای درست کردن غذا. میگفت من از اینکه مشغول درست کردن غذا میشوم و بوی غذا بهم میخورد و غذا را میبینم خیلی لذت میبرم و حالم با روزه داری خوب است. بچهها را -اگر دوست دارند- درگیر افطار درست کردن و چیدن و … کنیم که ثواب هم دارد که برای روزه دار افطار آماده کنیم. خود اطعام دادن و مهمانی دادن و مهمانی رفتن باعث میشود که شور و شوق و حال و هوای ماه مبارک بیشتر در بین بچهها ایجاد شود و حال خوب بیشتری برایشان دارد.
اگر بشود افطاریهای سادهای داد. این اطعام کردن که خیلی هم توصیه شده و سنت بسیار پسندیدهای هم هست به خصوص اینکه در ماه مبارک رمضان هم آن را تجربه کنند، خیلی برایشان جذاب است و در ذهنشان میماند و انگیزهشان را برای روزه گرفتن بیشتر میکند. خیلی وقتها بچهها در روزهایی که مهمان دارند یا مهمانی دعوتند، دوست دارند روزه باشند.
چند توصیه دیگر
مجموعههای مختلفی محصولات خوبی هم در این فضا طراحی داشتهاند. مثلاً «اسلام فور کیدز» Islamformykids بستههای خوبی برای ماه رمضان بچهها طراحی کرده است. یک سری کتابها و فعالیتها و کاربرگها که قابل استفاده است. کتاب «نامههای آسمانی» که چند سال پیش تولید شد هم ایده خوبی دارد. هر روز یک نامه داشت که فعالیت مرتبط با ماه مبارک بود. درست کردن افطاری، درست کردن صندوق صدقات، دو صفحه از قرآن (اغلب سوره حمد یا یکی از سورههای کوتاه) که آماده کنند برای اینکه بچهها شبهای قدر روی سرشان بگذارند.
یکی از ایدههای خوب تهیه هدیه برای بچههای روزه اولی است، آنهم به صورتی که غافل گیر شوند و برایشان جذاب باشد و به آنها انگیزه بدهد. در حسشان نسبت به روزه بسیار مؤثر است. نکته قابل تأمل در روزه گرفتن بچهها و بالاخص روزه اولیها، عدم استفاده از جملات ضعیف و منفی، اینکه «اگر نمیتوانی نگیر» و… در برابر آنهاست. از بیان این عبارات و مشابه آن باید پرهیز کنیم. اتفاقاً باید برایش جا بیافتد که اگر این روزه را الان و در این لحظه نگیرد، به گردنش میماند و بعداً باید قضایش را بگیرد و کفاره بدهد. این کار هم چون فضای جریمهای و حس و حال منفی برای بچهها دارد پس قطعاً خوب نیست، چه بهتر که از ابتدا با انجام تکلیف در زمان مقرر خودش حتی با تحمل شرایط سخت پیش برویم. تا جایی که میشود ما باید زمینه را فراهم کنیم که این بچه روزههایش را بگیرد. البته در نظر بگیریم که برای ما بزرگترها هم روزه گرفتن سخت است. گاهی اوقات سرگیجه داریم. گاهی اوقات حال بد داریم. گاهی اوقات بی جان و بی حال میشویم. باید زمینه برای روزه گرفتن به بهترین شکل ممکن از سمت ما فراهم شود. روزه گرفتن یک تکلیف است و تکلیف همراه با سختی است. یک چیزی را هم بگویم که تاکید شود و بدانیم: «اتفاقاً برای بچهها تحمل این سختیها بسیار راحتتر است.» بهتر است به جای آیه یاس خواندن و دائماً شانه خالی کردن و فرار کردن و … سعی کنیم به بچهها کمک کنیم که به بهترین شکل ممکن از پس این کار بربیایند. نتیجه انجام کار به شکل خوب، خودش یک اعتماد به نفس و خاطره خوب میگذارد در ذهن بچهها.
مناسبتهای ماه مبارک
قطعاً ظرفیت زیادی هست. از جنس همان ظرفیتهایی که ابتدای صحبتم گفتم. برای مشارکت بچهها ظرفیتهای خوبی داریم. مهمانی، تزئین فضا و به خصوص در ایام شاد عید فطر و آدابی که دارد. در کشورهای اسلامی عید فطر را مانند عید نوروز در ایران جدی میگیرند و به گونهای جدی به آن میپردازند که کودکان ناخودآگاه در جوی قرار میگیرند که خوشحالی به آنها القا میشود. دورهم جمع میشوند و عیدی میدهند و مهمانی میروند و مهمان دعوت میکنند و… اینها همه برای بچهها پررنگ میشود. ما هم میتوانیم علاوه بر این کارها همانطور که گفتیم به بقیه هدیه بدهیم و به دیدن پدر و مادر و اقوام نزدیک برویم و دورهم تجربه خوبی داشته باشیم و فضای جشن و شادی و حس خوشایند برای بچهها فراهم کنیم.
شبهای قدر
وقتی خودمان به صورت فردی برنامهای را شرکت میکنیم، یک نوع برنامه داریم، اما زمان همراهی با خانواده هم به گونه دیگری باید برنامه داشته باشیم. در طراحی برنامه باید سلیقه همراهان را نیز در نظر گرفت. اگر بچهای همراه داریم باید فضایی برای بازی و آزادی بچهها در نظر گرفت تا بچهها بازی کنند و فضای بزرگی داشته باشند. مثل مصلی، که بازی کنند و استراحت کنند و حتی میتوانند چیزی بخورند. برنامه در فضای خانوادگی برای بچهها خوشایندتر است تا برنامهای که در مساجد محلی و در فضای جداگانه زنانه و مردانه که بچهها برای بازی هم محدود هستند و بیرون رفتن از محیط برایشان سخت است و ساعت برنامه طولانی است و سرو صدا بیشتر اذیت کننده میشود و اغلب در همین صدا از یک ساعتی به بعد هم میخوابند. بهتر است بچهها را طوری بیدار نگه داریم که همراه خودمان برنامه قرآن به سر گرفتن را تجربه کنند و در آن زمان حتماً بیدار باشند. برای زمان خواندن دعای جوشن کبیر یا هر دعای دیگری، بعضی اوقات میشود در مورد آن دعا به بچهها توضیح داد. بچهها را همراه کنیم با خودمان. تا چند فراز میتوانند دعای جوشن کبیر را با ما همراهی کنند و تا چند فراز با ترجیع بندها تکرار کنند: «سبحانک یا لااله الا انت…» در مورد خود دعای جوشن و معنایش و حرفهایی که داریم در این دعا میگوئیم، میشود به بچهها توضیح داد.
این فضایی که توصیف کردیم، فضای خوب و قابل استفادهای است که بچهها میتوانند بخشی از آن را همراه ما باشند و بخشی دیگر را بازی بکنند. یادمان باشد خوراکی ببریم و در خوش گذشتن به بچهها و شادابی بچهها خیلی دقت کنیم.
در نوع برنامه انتخابی و دقت در مدت زمان برنامه و کیفیتش هم باید توجه داشت. مثلاً بعضی اوقات پدر تنها میرود مراسم و میگوید مادر با بچهها هر جا میخواهند بروند. این کار را برای مادر سخت میکند. برای بچهها هم جذابیت حضور خانوادگی در مراسم بسیار بیشتر است.
بچهها افطار بدهند
خودمان تجربهای که در مدرسه داشتیم این بود که مؤثر و خوب هم بود «شب افطار با بچهها» بود. از چند ساعت قبل از اذان مغرب با بچهها در مدرسه حضور داشتیم و افطار را با هم دیگر میخوردیم و فعالیتهای جمعیای را میکردیم. از صحبتهای مختلف میشود اسم برد تا مثلاً برنامهای که ما تجربه اجرای آن را داشتیم. اینکه: بخشی از برنامه شب احیا را با بچهها برگزار کردیم. بچهها هم خیلی خوب همراهی کردند و برنامه پرشور بود. برای آمادگی بچهها برای شبهای احیا کار خوبی بود. برای افطار هم سفرهها را خودشان آماده میکردند. بعضاً میشد که ذغال و جوجه هم درست میکردیم. با بچهها مشغول آماده کردن میشدیم. یا حتی یک سال نذری نان و پنیر را آماده میکردند و به کسبه و همسایههای محل میدادند. از این دست تجربهها اگر بشود با همکاری مدارس برای بچهها رقم بخورد بینظیر است.
برای ماندگارتر شدن این فضای قشنگ حتی میتوان مراسمهای ویژهای مثل جشن تکلیف را هم در ماه مبارک رمضان گرفت که هم حال و هوای زیبایی دارد و هم از برکات معنوی این ماه استفاده کردهایم.
ثبت دیدگاه