کسانى که از شما بیمار یا مسافر باشند و روزه گرفتن براى آنها مشقت داشته باشد، از این حکم معافند و باید روزهاى دیگرى را به جاى آن روزه بگیرند؛ «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَر فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّام أُخَرَ».
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه ۱۸۴ سوره مبارکه «بقره» به بیان دستورات الهی برای کاهش سنگینى روزه پرداخته است که در ادامه متن آن را میخوانیم؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
«أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ ۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ ۚ وَأَن تَصُومُوا خَیْرٌ لَّکُمْ ۖ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ روزهاى محدودى را (باید روزه بدارید) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد، باید تعدادى از روزهاى دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانى که روزه براى آنها طاقت فرساست، (همچون بیماران، و پیران) لازم است با اطعام مستمندى، کفاره دهند. و هرکس فرمان خدا را در انجام کارهاى نیک اطاعت کند، به نفع اوست و روزه داشتن به نفع شماست اگر مىدانستید». (بقره/ ۱۸۴)
براى اینکه باز از سنگینى روزه کاسته شود، چند دستور دیگر را در این زمینه بیان کرده، نخست مىفرماید: «چند روز معدودى را باید روزه بدارید» (أَیّاماً مَعْدُودات).
چنان نیست که مجبور باشید تمام سال، یا قسمت مهمى از آن را روزه بگیرید، بلکه روزه تنها بخش کوچکى از آن را اشغال مىکند.
دیگر اینکه: «کسانى که از شما بیمار یا مسافر باشند و روزه گرفتن براى آنها مشقت داشته باشد، از این حکم معافند و باید روزهاى دیگرى را به جاى آن روزه بگیرند» (فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَر فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّام أُخَرَ).
سوم: «کسانى که با نهایت زحمت باید روزه بگیرند (مانند پیرمردان و پیرزنان و بیماران مزمن که بهبودى براى آنها نیست) مطلقاً لازم نیست روزه بگیرند، بلکه باید به جاى آن کفاره بدهند، مسکینى را اطعام کنند» (وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعامُ مِسْکین).
«و آن کس که مایل باشد بیش از این در راه خدا اطعام کند براى او بهتر است» (فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَخَیْرٌ لَهُ).
و بالاخره در پایان آیه این واقعیت را بازگو مىکند که: «روزه گرفتن براى شما بهتر است اگر بدانید» (وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
گر چه بعضى خواستهاند این جمله را دلیل بر این بگیرند که روزه در آغاز تشریع، واجب تخییرى بوده و مسلمانان مىتوانستند روزه بگیرند یا به جاى آن «فدیه» بدهند تا تدریجاً به روزه گرفتن عادت کنند و بعد، این حکم نسخ شده و صورت وجوب عینى پیدا کرده است.
ولى ظاهر این است: این جمله تأکید دیگرى بر فلسفه روزه است، و این که این عبادت ـ همانند سایر عبادات ـ چیزى بر جاه و جلال خدا نمىافزاید بلکه تمام سود و فایده آن عاید عبادت کنندگان مىشود.
شاهد این سخن تعبیرهاى مشابه آن است که در آیات دیگر قرآن به چشم مىخورد، مانند: «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» که بعد از حکم وجوب نماز جمعه ذکر شده است.
و در آیه ۱۶ سوره «عنکبوت» مىخوانیم: وَ إِبْراهیمَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اتَّقُوهُ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ: «او به بت پرستان گفت: خدا را پرستش کنید و تقواى او را پیشه کنید، این براى شما بهتر است اگر بدانید».
و به این ترتیب، روشن مىشود: جمله «أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» خطاب به همه روزهداران است نه گروه خاصى از آنها.
ثبت دیدگاه