یک بهترین و شادترین لحظهها برایم در ماه مبارک رمضان، رفتن به مسجد پس از افطار بود. پدرم در آن زمان امام جماعت مسجد محلهمان بود و همیشه بعد از افطار به مسجد میرفتیم تا نماز جماعت را اقامه کنیم.
حجتالاسلام راستگو، کارشناس دینی با اشاره به اولین روزه ماه مبارک رمضان گفت: حدودا هشت یا نه ساله بودم که با اصرار بسیار دوست داشتم روزه بگیرم. با وجود آنکه روزه بر من واجب نبود اما اصرار میکردم که پدرومادرم مرا برای سحری بیدار کنند. بعد از سحری میخوابیدیم و سپس که از خواب بیدار میشدم احساس تشنگی میکردم. به مادرم میگفتم که تشنهام و اگر آب بخورم روزهام باطل نمیشود و مادرم میگفت نه میتوانی کمی آب بخوری چون آب نمک ندارد. مقداری آب میخوردم. نزدیک ظهر گرسنه میشدم و به مادر میگفتم گرسنهام و مادرم میگفت که میتوانی آشپزخانه بروی و یواشکی غذا بخوری. اشکالی ندارد.
وی ادامه داد: عصر که میشد، مجددا گرسنهام میشد و مادر اشاره میکرد که آشپزخانه غذا گذاشتم و من میرفتم و غذا میخوردم. به هنگام افطار زودتر از بقیه گرسنم میشد و اولین نفری بودم که افطار میکردم.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: روزهای اول که به سن تکلیف رسیده بودم، روزهای بلند سال بود. آن زمان ما در مشهد زندگی میکردیم. مادرم عصرها من را به حرم امام رضا میبرد و خواهر بزرگم در خانه میماند تا سفره افطار را آماده کند. یک روز به هنگام بازگشت از حرم،حالت ضعف به من دست داد و سرم را روی شیشه اتوبوس گذاشتم. مادرم برای آنکه سرم را گرم کند تا کمتر احساس ضعف کنم، میگفت که ستونهای برق را بشمرم و من این ستونها را میشمردم تا سرم گرم شود.
حجتالاسلام راستگو اظهار کرد: یک روز در همان روزهایی که ساعت پنج بعدازظهر اذان میگفت، روزه بودم و با مادرم به حرم نرفتم. ۱۰ دقیقه به اذان مغرب مانده بود و من آنقدر احساس ضعف و تشنگی داشتم که میخواستم هرچه سریعتر اذان بگویم. ساعت را جلویم گذاشتم و تک تک ثانیههایش را میشمردم و آنقدر با ثانیههای ساعت کلنجار رفتم که ساعت پنج بعدازظهر و اذان گفته شد.
وی بیان کرد: بهترین و شادترین لحظه برایم در ماه مبارک رمضان، رفتن به مسجد پس از افطار بود. پدرم در آن زمان امام جماعت مسجد محلهمان بود و همیشه بعد از افطار به مسجد میرفتیم تا نماز جماعت را اقامه کنیم. در ایام ماه مبارک رمضان، روزانه یک جزء قرآن قرائت میشد که نیمجزء آن توسط پدرم و نیمجزء دیگر توسط کودکان، نوجوانان، جوانان و نمازگزاران محقق میشد. همچنین شادتر از این زمان، لحظه پذیرایی میان جزءهای قرآن بود که ما با خوردن زولبیه و خرما بسیار شاد میشدیم.
کارشناس دینی تصریح کرد: پدرم به پذیرایی در مساجد اهمیت میداد چون معتقد بود که باید کودکان را تشویق کرد تا به مسجد بیایند و ما هم برایمان لحظه خوبی بود که بین قرائت دو جزء قرآن، زولبیا بخوریم. همچنین در شب میلاد امام حسن مجتبی(ع)، مساجد را چراغانی میکردیم و پس از افطار شیرینی و زولبیا پخش میکردیم.
وی بیان کرد: پدرم برای آنکه کودکان را تشویق به آمدن در مساجد کند، از آنها میخواست تا قرآن بخوانند و حتی غلطهایشان را هم نمیگرفت تا احساس خجالت نکنند و خودش همان آیه صحیح را میخواند. به این صورت کودکان تشویق میشدند که به مسجد بیایند و قرآن بخوانند.
حجتالاسلام راستگو در توصیه به والدین گفت: والدین درباره آمادهسازی فرزندان برای ماه مبارک رمضان باید چند زمینه را باید سه زمینه را رعایت کنند. اول زمینه فیزیکی یا زمینههای بدنی و مادی است. یعنی والدین باید غذاهایی در این ایام برای فرزندانشان درست کنند که کمحجم، پرقدرت و مقوی باشد. همچنین بسیاری از مراجع حکم فقهی دادهاند که اگر روزه برای بچهها در روزهای بلند سال ضرر داشته باشد میتواند قضایش را در ایامی که روزها کوتاه است را به جا بیاورند.
وی یادآور شد: دومین زمینه باید زمینههای معنوی فرزندان را تقویت کنیم. یعنی به آنها بگوییم که ما میدانیم که گرسنه میشوید اما اگر گرسنگی و تشنگلی را تحمل کنید، عملتان ارزش پیدا میکند و در نهایت با اراده میشوید.
این کارشناس دینی تصریح کرد: مسأله دیگر تقویت زمینههای روانی برای فرزندان است. یعنی باید برای فرزندان در ایام ماه مبارک رمضان اشتغال ایجاد کنیم تا کمتر گرسنگی و تشنگلی به آنها فشار بیاورد. آنها میتوانند نقاشی کنند. کتاب بخوانند و بسیاری از کارهای مورد علاقهشان را انجام دهند.
گفتنی است؛ محمدحسن راستگو (متولد ۱۳۳۲ در مشهد) روحانی ایرانی و پژوهشگر فقه و اصول و تعلیم و تربیت است. او مبتکر شیوه خاصی از آموزش و تفریح برای کودکان است.
ثبت دیدگاه