آیتالله محمدی ریشهری در ادامه جلسه تفسیر خود از سوره بقره، به تببین آیه «ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ: این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است». (بقره،۲) پرداخته و گفت: برای تبیین این آیه نورانی و پاسخ به این سوال که چرا هدایت قرآن اختصاص به اهل تقوا دارد، مقدمهای بیان شده که خلاصه آن چنین است: تقوا معنا شد و مراتب تقوا از زاویههای گوناگون بیان شده و به تقوای عقلی، اعتقادی، اخلاقی و تقوا در نیت و عمل تقسیم گردید که هر کدام از اینها هم مراتبی دارند.
ریشهری ادامه داد: حالا اگر کسی از انواع تقوا برخوردار شد و به قله تقوا رسید، در اینجا تقوای مجسم کلمه تقواست. کلمه تقوا دو معنا دارد که یکی توحید است و «کلمه التقوا» یعنی پیامبر و معصومین که پیروان راستین اویند که با توحید ملازم هستند و یک معنایش هم این است که خود انسان در بالاترین مراتب تقوا به کلمه تقوا تبدیل میشود.
وی افزود: در روایت از رسول خدا(ص)، نقل شده است که ما و اهل بیت(ع) کلمه تقوا هستیم و این یعنی توحید مجسم هستیم. یا در زیارت حضرت امیر میخوانیم «اشهد انک کلمه تقوا» یعنی من گواهی می دهم که تو کلمه تقوا هستی و این یعنی در قله تقوا قرار گرفتهای و توحید مجسمی هستی. در زیارت امام حسین(ع) و بسیاری از امامان نیز این فراز را میبینیم.
این مفسر قرآن با بیان اینکه آیاتی که در آنها قرآن به عنوان هادی توصیف شده است، دو دستهاند، گفت: یک دسته تصریح میکنند که قرآن کتاب هدایت برای همه مردم است. ما در آیه «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ…: ماه رمضان [همان ماه] است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است [کتابى ] که مردم را راهبر و [متضمن] دلایل آشکار هدایت و [میزان] تشخیص حق از باطل است»(بقره، ۱۸۵) میخوانیم که قرآن هدایت برای همه مردم توصیف شده است و اختصاص به شخص خاصی ندارد.
ریشهری ادامه داد: دسته دوم آیاتی است مثل همین آیه مورد بحث ما که هدایت قرآن را ویژه افراد خاصی کرده است. در این آیه هدایت قرآن به افراد خاصی اختصاص دارد یا مثلا در آیه ۲ و ۳ سوره لقمان «تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ* هُدًى وَرَحْمَهً لِّلْمُحْسِنِینَ: این است آیات کتاب حکمت آموز*[که] براى نیکوکاران رهنمود و رحمتى است» میگوید هدایت ویژه محسنین است یا در آیه ۹۷ سوره بقره هدایت را مختص مومنان عنوان داشته است. «قُلْ مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ: بگو کسى که دشمن جبرئیل است [در واقع دشمن خداست] چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلبت نازل کرده است در حالى که مؤید [کتابهاى آسمانى] پیش از آن و هدایت و بشارتى براى مؤمنان است» و میبینیم که هدایت به متقین، محسنین و مومنین اختصاص داده شده است.
وی با طرح این پرسش که آیا قرآن غیرمتقین، غیر محسنین و غیر مومنین و مسلمین را هدایت نمیکند؟ گفت: جمع میان این دو دسته آیه چگونه ممکن است؟ این آیات نشان میدهند که قرآن یک هدایت عام دارد و یک هدایت خاص و خلاصه جواب این سوال این است که قرآن کتاب هدایت است برای همه مردم ولی مومنین، محسنین و متقین از هدایت این کتاب بهرهمند میشوند، یعنی قرآن همه را هدایت می کند، اما یک عدهای قبول میکنند و سپاسگزارند و عدهای قبول نمیکنند و ناسپاس هستند. «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا: ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس». (انسان، ۳)
ریشهری افزود: مومنین، متقین و مسلمین کسانی هستند که هدایت قرآن را قبول میکنند. قرآن سفرهاش را برای همه باز کرده است، اما اگر کسی نیامد سر سفره بنشیند دیگر تقصیر قرآن نیست.
وی با طرح این پرسش که میزان بهرهبرداری از قرآن چیست؟ ادامه داد: اگر کسی هدایت قرآن را پذیرفت چه اتفاقی در زندگیاش میافتد؟ و اگر نپذیرفت چه چیزی را از دست میدهد؟ قرآن در آیه ۸۲ سوره اسرا به این سوال پاسخ داده است که «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا: و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى کنیم و[لى] ستمگران را جز زیان نمى افزاید». پذیرش قرآن بیماریهای جانی و اخلاقی را درمان میکند و فرد را به سعادت میرساند و نپذیرفتن هدایت قرآن ظلم به خود است.
ریشهری در پایان گفت: مهمترین نکته در تبیین این آیه بهرهمندی از هدایت قرآن به میزان برخورداری انسان از تقواست، هر چه انسان از تقوای بیشتری برخوردار باشد از هدایت قرآن بهرهمند میشود. پایین ترین درجه تقوا، تقوای عقلانی بود و بالاترین درجه تقوا در نیت و عمل بود و اگر انسان از پایینترین درجه تقوا برخوردار باشد و عقل خود را به کار بگیرد، وارد اولین مرتبه دین شده و مسلمان میشود. اگر کسی تقوای عقلانی را رعایت کند و هر چه عقل میگوید گوش دهد و به خوبی و بدیهای عقلی عمل کند، مسلمان میشود، زیرا اسلام چیزی جز حق نیست. تفسیر دقیق این آیه با توجه به توضیحاتی که داده شد این است که این قرآن انسانهای با تقوا را هر قدر تقوا داشته باشند، هدایت میکند حتی اگر مسلمان نباشی اما حرف عقل را گوش دهی هم، قرآن تو را هدایت میکند.
آیتالله محمدی ریشهری در ادامه جلسه تفسیر خود از سوره بقره، به تببین آیه «ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ: این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است». (بقره،۲) پرداخته و گفت: برای تبیین این آیه نورانی و پاسخ به این سوال که چرا هدایت قرآن اختصاص […]
ثبت دیدگاه