تا غذاها را مسوولین غذای آن روز میآوردند، همه را برای افطار پتوپیچ میکردیم و ابتدا، نماز مغرب و عشا را میخواندیم و سپس افطار میکردیم. بعد از خوردن سحری نیز به جهت محدودیت آب و نبود آن در آسایشگاه نمیتوانستیم مسواک بزنیم. مسواک را به ساعت بیرون باش صبح، موکول میکردیم.
به گزارش ایسنا، حمیدرضا قنبری از آزادگان دفاع مقدس میگوید: ماه مبارک رمضان و روزه داری در «اردوگاه قاطع ۲» حال و هوای خودش را داشت، مبنای استهلال ما، روزنامههای عراقی بود. چاره دیگری هم نداشتیم، در اردوگاه الانبار غذای دو وعده افطار و سحر را بعداز ظهر یک ساعت قبل افطار میدادند.
تا غذاها را میآوردند، همه را برای افطار پتوپیچ میکردیم و ابتدا، نماز مغرب و عشا را میخواندیم و سپس افطار میکردیم. بعد از خوردن سحری به جهت محدودیت آب و نبود آن در آسایشگاه نمیتوانستیم مسواک بزنیم. مسواک را به ساعت بیرون باش صبح، موکول میکردیم.
روزهای ماه مبارک رمضان از همه اجزاء این ماه شریف دیدنیتر و احساسیتر بود. همه قرآن تلاوت میکردند، قرآن در ماه مبارک رمضان اردوگاه قاطع ۲ شمع محفلها بود. از حداقل یک ختم ماهیانه تا ۳۰ ختم در یک ماه در برنامه بچهها قرار داشت و بچههایی که حافظ کل قرآن شده بودند در ماه رمضان ۳۰ ختم قرآن میکردند، یعنی روزی یک ختم.
همه آسایشگاهها از صدای زمزمه تلاوت قرآن پر میشد، قرارهای دو نفره در ماه رمضان برای تلاوت یک جزء در روز بسیار رایج بود. اگر فردی تصمیم داشت پنج ختم در ماه رمضان داشته باشد، پنج قرار دو نفره برای خودش تنظیم میکرد و در هر قرار خود یک جزء قرآن را با دوست خودش تلاوت میکرد.
ثبت دیدگاه